پنجشنبه، 21 بهمن ماه، کانون ادبی کتابخانه علامه امینی با حضور علاقه مندان در بخش کودک و نوجوان برگزار گردید.
در این جلسه، اعضای کانون ادبی که در مسابقهی داستاننویسی ویژهی دههی فجر شرکت کرده بودند، داستانهایشان را خواندند.
این مسابقه به این صورت بود که نیمی از داستان «نفتی» از کتاب «به پیشباز بهار» به اعضا داده شد و اعضای کانون ادبی میبایست ادامهی داستان را بنویسند. کتاب «به پیشباز بهار» با محوریت انقلاب اسلامی و مخصوص گروه سنی کودک و نوجوان، توسط موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) منتشر شده است.
در قسمتی از داستان «نفتی» و در توصیف پسری که در کیف مدرسه اش اعلامیه های امام خمینی(ره) را پنهان کرده، این گونه آمده است:
"حسن به پشت سرش نگاه کرد. دلش ناگهان فرو ریخت. گاردی ها، کیف دانش آموزی را که از کنار حسن رد شده بود، بازرسی می کردند. دلهره دوباره افتاد به جان حسن: خدایا این اعلامیه ها را چه کار کنم؟
حسن کیفش را محکم تر در بغلش فشرد. تصمیم گرفت که کیفش را به داخل خانه ای پرتاب کند، اما دوباره منصرف شد. دیگر از پخش کردن اعلامیه ها ناامید شده بود. پاهایش سست شد.
می خواست کنار دیوار بنشیند که ناگهان در یکی از خانه های بزرگ کوچه باز شد. ماشین بزرگ و گران قیمتی از خانه خارج شد و بدون توجه به حسن به طرف خیابان اصلی رفت. فکری به ذهن حسن رسید. «بهتر است تا در را نبسته اند، داخل حیاط شوم. شاید کمکم کنند...»
زهرا دلاویز، نرگس کشاورزی، نرگس بیرامی، محدثه رضایی، حدیثه محمدینژاد، نسترن دورودی، مبارکه عباس آبادی، هانیه رحیمی از اعضایی بودند که داستانهای خود را خواندند و بقیهی شرکتکنندگان در مورد این داستانها، نظرات خود را بیان کردند و مربی کانون ادبی، رقیه ندیری، نقاط قوت و ضعف هر کدام از داستانها را ارزیابی کردند.
در ادامه، هانیه رحیمی، ادامهی داستان را از زبان خودِ نویسنده، «علی آقاغفار» قرائت کرد.
همچنین «نسترن دورودی» نوشتهی خود را با موضوع پیروزی انقلاب اسلامی خواند.
«مبارکه عباسآبادی» داستان خود را با عنوان «آن لاک پشته» خواند. همچنین این عضو کانون ادبی نوشتهای دربارهی حادثهی تلخ پلاسکو نوشته بود که با قرائت صلوات برای روح بزرگ قهرمانان آتشنشان همراه شد.
«هانیه رحیمی» داستان خود را پیرامون «شخصیت باب اسفنجی» خواند.
سپس رقیه ندیری جدیدترین اثر طنز «رضا احسانپور»، با عنوان «شصت در چهار» را معرفی کرد.
این کتاب که مجموعه رباعیهای طنز این شاعر و طنزپرداز است همراه با تصویرگریهای زندهیاد محمدرفیع ضیایی از سوی انتشارات چرخ و فلک منتشر شده است. شعرهای این کتاب، زبان حال نوجوانهایی با تیپهای شخصیتی مختلف است که در 15 فصل دسته بندی شده است؛ فصلهایی مانند: اینهایی که تنبلاند، اینهایی که شاعرند، اینهایی که بازیگوشاند، اینهایی که شکمویند و غیره. این کتاب اولین حضور او در عرصه کتاب کودک و نوجوان و آخرین یادگار زندهیاد محمدرفیع ضیایی، کارتونیست نام آشنای معاصر است. علاقهمندان میتوانند آثار این طنزپرداز را علاوه بر کتابفروشیها از سایت «احسانبوک» به نشانی www.EhsanBook.ir تهیه کنند.
چند رباعی از این کتاب:
بابای گلم! به من نگو نان بخرم/ یا اینکه زباله را دَم در ببرم/ یک ذره به فکر شهرت من هم باش/ من شاعر این مملکتم خیر سرم
شلوار و لباس جان! کجایید شما؟/ جوراب عزیز! لنگه ات نیست چرا؟/ دیرم شده، دیرم شده، دیرم شده، وای!/ روپوش گلم! تو دیگر اطوار نیا
با بیل و کلنگ و تیشه گل میکارد/ اندازه دشت و بیشه گل میکارد/ مامان من آقای گل خانه ماست/ در باغچهمان همیشه گل میکارد
«نرگس کشاورزی» عضو فعال کانون ادبی، کتاب «اولین روز تابستان» نوشتهی «سیامک گلشیری» انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را معرفی کرد.
«محمدسعید ناصری»، «محمدصادق احمدی» و «محمدجواد جهانگیری»، از اعضای کانون ادبی، شعر «مارمولکها» سرودهی «محمود پوروهاب» را از مجلهی «دوست کودکان» به صورت گروهی خواندند.
بخش کودک و نوجوان ......
ما را در سایت بخش کودک و نوجوان ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 7aminilibka بازدید : 255 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 14:43