پنجشنبه صبح، 9 دی ماه، کانون ادبی در دو گروه پسران و دختران به مربیگری رقیه ندیری در کتابخانه علامه امینی برگزار گردید.
گروه پسران:
در ابتدا مربی از بچهها پرسید: چقدر با کیهان بچهها آشنایی دارید؟ آیا این مجله را تا الان دیدهاید؟ که اکثر بچهها با این مجله آشنایی داشتند. و بعد معرفی مختصری از مجله شد. اینکه با کیهان بچهها میتوانیم چیزهای مختلفی یاد بگیریم. مثلا در قسمتی از این مجله گفته شده: چگونه خبرنگار شویم؟ چگونه عکاسی یاد بگیریم؟ و ....
رقیه ندیری همچنین به اصل صداقت و راستگویی در نویسندگی اشاره کرد و گفت: هنگام نوشتن خیلی مهم است که احساس واقعی را که دارید بنویسید و راستگو باشید. به عنوان مثال حامد محقق در مجله کیهان بچهها در مورد حدیث سلسله الذهب نوشته است. و صادقانه گفته است که بچهها من اول میخواستم برای شما داستان بنویسم اما بعد منصرف شدم. این حدیث از احادیث قشنگی است که در مورد امام رضا (ع) نوشته شده است. سلسله یعنی زنجیر و ذهب یعنی طلا. چون ائمه معصومین همانند یک زنجیر طلایی ما را به خدا میرسانند. ماجرای این حدیث از این قرار است که دانشمندان از امام رضا (ع) میخواهند که برایشان حدیثی بگوید و امام رضا (ع) میفرمایند: «کلمهی توحید (لا اله الا الله) دژ و حصار محکم من است. هر کس آن را بگوید، داخل حصار من شده و هر کس داخل حصار و قلعهی من شود، از عذاب من در امان است. و در کنار کلمهی لااله الا الله باید به امامت امامها اعتقاد داشته باشد.
در ادامه مربی کانون به معرفی کتاب «یک نفر تو را دوست دارد» نوشتهی «علی باباجانی» پرداخت. این مجموعه به احادیث بزرگان اختصاص دارد و در هر کتاب 12 حدیث از معصومین (ع) آمده و با توجه به هر حدیثی، داستانی هم نوشته شده است. این کتاب که به تازگی منتشر شده است در مورد موقعیتهایی است که نوجوانان در آن قرار میگیرند. فرق این کتاب با کتابهای دیگرِ این نویسنده، همچون کتاب «آقای بیرویه» این است که از حدیث کمک گرفته و داستان نوشته است. یکی از داستانهای این کتاب با عنوان «خاص بودن» توسط مربی کانون خوانش شد. در پایان این داستان، حدیث مربوط به این داستان نوشته شده است:
امام حسن (ع): «پستی آن است که شکر نعمت نکنی.» تحف العقول. ص 233
سپس مربی کانون با ذکر مثالی به بیان مفهوم «زاویه دید نمایشی» در داستاننویسی پرداخت. یکی از روشهای نوشتن چه طنز چه جدی این است که در موقعیتهای خاص قرار بگیریم و یک نگاه خیلی تیز داشته باشیم. بعضی داستانها و اغلب داستانهای نمایشی به این صورت است که مانند این است که دوربینی در یک جا قرار داده شده و شما به عنوان نویسنده فقط شاهد وقایعی هستید که اتفاق میافتد. مثلا فیلمسازی دوربینی بالای پنجرهای قرار داده و این دوربین شاید 20 سال بماند. در اولین صحنهف 2 جفت کفش زنانه و مردانه جلوی در بودند. در نمای بعدی علاوه بر آن دو کفش، یک جفت کفش بچهگانه وجود دارد. با گذشت زمان دیده میشود که چند تا گلدان اضافه شد که گلهای آن رشد میکنند. در پائیز برگها میریخت و بعضی اوقات این گلها شاداب میشدند. در نمای بعدی کفشهای بچهها کم کم بزرگ شدند و به تدریج از آن صحنه رفت. و در انتها فقط یک کفش پیرمرد و پیرزن باقی ماند. به این زاویه دید، زاویه دید نمایشی میگویند. که از این طریق، یک زندگی نمایش داده میشود.
در پایان مربی کانون یک داستان طنز از مجلهی کیهان بچهها خواند. همچنین کتاب «من و عجیب و غریب» نوشتهی «فروزنده خداجو» معرفی شد. این رمان درباره کار و گرسنگی کودکان در جهان است که توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان منتشر شده است و برای گروه سنی نوجوان مناسب است.
تکلیف جلسهی بعد:
برای جلسهی بعد از یک موقعیت یک سوژه را انتخاب کنید و ببینید این سوژه چه کار میکند؟ این سوژه میتواند واقعی باشد یا نباشد. خنده دار باشد یا نباشد. در موقعیت قرار میگیرید و یادداشتهایی از آن موقعیت مینویسید.
گروه دختران:
در گروه دختران ابتدا اعضای کانون، دستنوشتههای گوناگون خود را خواندند و نقاط قوت و ضعف نوشتههایشان ارزیابی شد.
«فائزه اسلامی» بخشهایی از داستان خود را با عنوان «دوستی» خواند. نقطهی قوت این داستان، به کار بردن اصطلاحات دخترانی و نوجوانی بود. نقطه ضعف داستان طولانی بودن آن ذکر شد.
«هانیه رحیمی» نوشتهی خود درباره امام زمان (ع) را خواند. این کار، از دید مربی کانون، داستان نبود بلکه خاطره بود. نوشتن در این زمینهها همانند راه رفتن بر روی لبهی تیغ است و نوشتن در این موضوعات بسیار سخت است. شما نمیتوانید کلمهای را از زبان امام بگویید چون باعث افزایش خرافات میشود. نویسندهها کتابهای خیلی زیادی خواندند که به این نتیجه رسیدند که در این موضوعات بنویسند. منحصرا در مورد معجزه نمیتوان نوشت چون باورپذیر نیست باید چندین سال نویسندگی بکنیم که باورپذیر باشد و این مساله خیلی خیلی سخت است.
«مرضیه بختیاری» داستانِ خود با عنوان «تلاش امیر» را خواند. از نقاط ضعف داستان، این بود که برای فهمیدن برخی از قسمتهای داستان، نیاز به پرسیدن از شخصِ نویسنده است. و در صورتی که ما وقتی داستانی را مینویسیم باید این فرض را بگیریم که اگر خودِ نویسنده هم حضور نداشته باشد، مخاطبی که داستانش را میخواند هیچ سوالی برای پرسیدن نداشته باشد.
«نسترن دورودی» داستان خود را با عنوان «محبت لاکپشت» خواند. این داستان که بسیار مورد تشویق مربی کانون قرار گرفت و از این عضو کانون ادبی خواسته شد که با توجه به استعداد خوبش در داستاننویسی سعی کند همیشه به جای نوشتن مقولههای دیگر از جمله متن و مقاله و گزارش، داستان بنویسد.
سپس رقیه ندیری، قصهی «عروسک سنگی» را از مجلهی کیهان بچهها برای گروه سنی کودک خواندند و در مورد این قصه صحبت کردند. همچنین این مربی، با خواندن قصهی «بزبز نمکی» از این مجله، به بیان مفهوم «تازه سازی قصهها» پرداختند. این تازه سازیِ قصهها را میتوانیم در کتاب «قصههای اینوری» نوشتهی «علی مهر» ببینیم. داستانهای این کتاب شامل طوطی و بازرگان، خاله سوسکه، کدوی قلقله زن و ... است که به نوعی قصههای قدیمی و افسانههای ایرانی و خارجی هستند که در دنیای امروز آمده اند و با مسائلی که در دنیای امروز برایشان پیش میآید داستان شکل میگیرد.
در پایان، کتاب «بابابزرگ سبیل موکتی» نوشتهی «علی اصغر سیدآبادی» پرداخت. این اثر که توسط انتشارات افق منتشر شده است دربارهی داستان پسربچهای است که پدربزرگ او سبیلهای بسیار بزرگی دارد و با سبیل هایش مشهور است. پدربزرگ سبیلهایش در فاصلهی کمی بزرگ میشود و از اتاق بیرون میرود و رشد میکند. خبرنگارها از او فیلم میگیرند و اتفاقهای جالبی برایش می افتد.
از ویژگیهای خوب این کتاب شخصیتپردازیِ خوب آن است. مثلا در داستان میخوانیم که پدربزرگم کم حرفه، وقتی پدربزرگم سرش را بالا میگیرد یعنی نه.
از آن پدربزرگ با شخصیت پردازیِ خوب نویسنده، یک تصویر به ذهن مخاطب میآید. بچهای که در داستان است روی همه اسم میگذارد. مثلا یک دخترعمهی لوس و نازک نارنجی دارد که اسمش را تیشان تیشان گذاشته است.
یکی از کارهای نویسنده این است که چیزی که به ذهن همه میرسد را نمیگوید.
تکلیف جلسهی آینده:
1- کتاب قصههای اینوری را بخوانید و در مورد تازه سازی قصهها صحبت کنید.
2- 3 شخصیت مهم که دیدید و شنیدید را انتخاب کنید و در موردش یک صفحه بنویسید. هر شخصیت یک صفحه
3- کتاب بابابزرگ سبیل موکتی را بخوانید و در مورد شخصیتهای این کتاب صحبت کنید.
بخش کودک و نوجوان ......
ما را در سایت بخش کودک و نوجوان ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 7aminilibka بازدید : 271 تاريخ : چهارشنبه 22 دی 1395 ساعت: 21:16