درخت بادام (مسابقه جشنواره رضوی) و جمع خوانی تازه های کتاب

ساخت وبلاگ

یکشنبه در آخرین روز اردیبهشت ماه 1396، قصه‌ی «درخت بادام» از کتاب «10 قصه از امام رضا (ع)» در بخش کودک کتابخانه علامه امینی قم، در گروه پسران، جمع‌خوانی شد.


در ادامه برگه‌های مسابقه‌ی نقاشی جشنواره رضوی در اختیار اعضای کودک قرار گرفت و بچه‌ها نقاشی‌های زیبایی از این قصه کشیدند.

در گروه دختران، دو کتاب از تازه های کتابخانه، با عناوین «روباه قرمز سلام» نوشته‌ی «اریک کارل»، ترجمه‌ی «افسانه شعبان نژاد» و «پی تی کو ... پی تی کو ... و دو داستان دیگر» نوشته‌ی «فرهاد حسن‌زاده» جمع خوانی شد. این دو کتاب توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.

معرفی کتاب «روباه قرمز سلام»

قورباغه کوچولو، روباه قرمز، پروانه بنفش، گربه نارنجی، مار سبز، ماهی آبی و سگ سیاه و سفید را برای تولدش دعوت می کند. اما وقتی مهمان ها از راه می رسند مامان قورباغه پاک گیج می شود. روباه قرمز سبز است، پروانه بنفش زرد است، گربه نارنجی، آبی است، مار سبز، قرمز است، پرنده زرد، بنفش است، ماهی آبی، نارنجی است و سگ سیاه با لکه های سفید به رنگ سفید با لکه های سیاه است. قورباغه کوچولو به مامانش می گوید علتش این است که تو به آن ها به اندازه کافی نگاه نکرده ای.

قورباغه کوچولو به مامانش می گوید که چگونه به آن ها نگاه کند تا به رنگ اصلی شان درآیند. نه، این یک چشم بندی نیست. بلکه عملکرد اعجاب انگیز چشم انسان است.

کودکان خواننده در این کتاب باید خود وارد عمل شوند تا راز این چشم بندی را کشف کنند. اگر قورباغه کوچولو بتواند این چشم بندی را بکند، آن ها هم می توانند. خوانندگان کوچک این کتاب از این که می توانند در این بازی تغییر رنگ جانوران شرکت کنند، بسیار لذت می برند. آن ها در آخر که مامان قورباغه، قورباغه کوچولو را می بوسد و او از خجالت سرخ می شود، از این که خود می توانند در سرخ شدن قورباغه نقش داشته باشند، خنده شان می گیرد.

در کتاب سلام روباه قرمز، اریک کارل با تصویرهای کلاژ خود، مفهوم رنگ های مکمل را به کودکان یاد می دهد. اریک کارل بر این باور است که یادگیری تجربه ای لذت بخش است. در این کتاب تخیلی او از کودکان دعوت می کند تا رنگ های مکمل را خود کشف کنند، در حالی که از داستان قورباغه کوچولو و دوستان رنگارنگش هم لذت می برند.

معرفی کتاب «پی تی کو ... پی تی کو»

کتاب «پی تی کو... پی تی کو...» نوشته فرهاد حسن‌زاده شامل سه داستان کوتاه با مضامین خیال ها و پرسش های ذهنی کودکان است. این مجموعه از چند زاویه قابل توجه است. اول این که یکی از اصول پایه ای داستان کودک که همانا ساده نویسی است، در این مجموعه رعایت شده و نکته بعدی، حضور پررنگ تخیل کودکانه در داستان های این مجموعه است که به زیبایی با نگرش شاعرانه در هم آمیخته و جهان خیال انگیز زیبایی را ساخته که بی گمان برای  خوانندگان کودک می تواند محبوب باشد.

نکته بعدی که ویژگی اصلی داستان های این مجموعه محسوب می شود، وارد شدن به حوزه مفاهیم عمیق فلسفی، آن هم به زبان ساده و کودکانه است که در این مجموعه مخاطبان کم سن و سال را مورد خطاب قرار داده و در لابه‌لای قصه های خیال انگیزی که روایت می شود، پرسش های ساده فلسفی هم برای تحریک ذهن مخاطب مطرح می شود.

در اولین داستان کوتاه این مجموعه(پی تی کو... پی تی کو...) که عنوان کتاب هم از آن برگرفته شده، قصه یک کره اسب چموش روایت می‌شود که بخشی از یک تابلوی نقاشی روی دیوار است. کره اسب که مدت هاست در یک قاب طلایی قرار گرفته  و جای ثابتی داشته است، با ورجه و ورجه  کردن در درون قاب طلایی، باعث شل شدن میخ قاب تابلوی روی دیوار و افتادن آن به زمین می شود؛ چیزی که هدف اصلی کره اسب محسوب می شده و او برای رسیدن به این نقطه بارها با قاب طلایی بحث کرده و خود را مصمم به این کار نشان داده است. ظاهراً با شل و کنده شدن میخ قاب طلایی و افتادن آن(همراه با کره اسب درون نقاشی) به روی زمین، قصه هم به پایان می رسد و در کتاب هم عملاً این گونه می شود، اما با مطرح کردن یک پرسش اساسی که همزمان با پایان یافتن قصه، ذهن مخاطب کودک را به خود مشغول می کند. در یک پاراگراف قبل از پایان داستان می خوانیم: «...همان میخ اول قصه طاقت نیاورد و شل شد. چکش هم به خواب سنگینی فرو رفته بود. میخ با یک حرکت کوچولو، قصه را به آخر رساند. نه! صبر کنید، هنوز چند خط دیگر مانده.«

بلافاصله آن سئوال اساسی پایان قصه در ادامه این جمله مطرح می شود:« قاب طلایی شکسته و توی انبار افتاده است. شاید صاحبش شب عید فکری به حالش بکند، شاید هم نه؛ اما راستی... کره اسب کجاست؟» (ص13(

طبیعی است که با این نوع پایان بندی قصه، کودک از خود بپرسد، پس کره اسب چه شد و کجاست؟ پاسخ به این پرسش پایانی قصه، به تعداد خوانندگانش می تواند متفاوت باشد، چرا که اصولاً چنین پایان های باز برای همین منظور تدارک دیده می‌شود. خوشبینانه ترین برداشت از این پایان بندی که دم دستی ترین تعبیر هم محسوب می شود، می تواند این باشد که با افتادن و شکستن قاب طلایی، کره اسب به آرزویش رسیده و از حصار قاب رها شده و به آزادی دلخواهش رسیده است. هر چند نویسنده به این تعبیر هم قطعیت نبخشیده و ممکن است تعابیر دیگری هم از ذهن خوانندگان کودک بگذرد که آنها هم می‌تواند پایان این داستان باشد. این نوع پایان بندی امروزه بیشتر دلخواه کودکان است.

بخش کودک و نوجوان ......
ما را در سایت بخش کودک و نوجوان ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7aminilibka بازدید : 269 تاريخ : دوشنبه 1 خرداد 1396 ساعت: 22:01